فهرست مطالب

مدیریت سلامت - پیاپی 91 (بهار 1402)

نشریه مدیریت سلامت
پیاپی 91 (بهار 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/04/10
  • تعداد عناوین: 9
|
  • سارا طاهری*، علی محمد مصدق راد صفحات 9-10

    حدود 5/49 درصد جمعیت ایران در سال 1400 زن بودند. با وجود این، تفاوت زیادی بین اشتغال مردان و زنان در بازار کار وجود دارد. نرخ مشارکت اقتصادی مردان و زنان به ترتیب 63 و 11 درصد در سال 1400 بود. [1] فقط 5/5 درصد از زنان مدیران عالی، 3/9 درصد مدیران میانی و 23 درصد مدیران پایه در سال 1398 بودند. سهم زنان از گروه عمده شغلی قانونگذاران، مقامات عالی رتبه و مدیران در کشور 5/20 درصد در سال 1398 بود. [2]زنان حدود 7/60 درصد کارکنان وزارت بهداشت را در سال 1400 تشکیل دادند. [1]ولیکن، حضور آنها در پست های ارشد سازمان های بهداشتی و درمانی محدود است. در حالی که یک مسیر راهه شغلی خطی، نردبانی و سریع برای ارتقای شغلی مردان وجود دارد (پدیده پله برقی شیشه ای)، زنان با موانع ادراکی و سازمانی نامریی زیادی برای جابجایی در پست های مدیریت همتراز (پدیده دیوار شیشه ای) یا ارتقا به سطوح بالای سازمانی (پدیده سقف شیشه ای) مواجه هستند. [3] موانع فردی، خانوادگی، سازمانی و اجتماعی بر سر راه ارتقای شغلی زنان به سطوح ارشد سازمان ها وجود دارد. احساساتی بودن، اعتماد به نفس و انعطاف پذیری پایین، تمایل به انجام عالی کارها و ترس از پذیرش مسیولیت، مانع پیشرفت زنان در مسیر راهه شغلی آن ها می شود. تعارض کار- خانواده از موانع اصلی زنان برای دستیابی به مشاغل مدیریتی بالای سازمان است. زنان به دلیل داشتن مسیولیت بیشتر کار در خانه، تمایل کمتری به پذیرش مسیولیت های مدیریتی دارند. همچنین، همسران مدیران زن به دلایلی مانند استقلال بیشتر اجتماعی و اقتصادی زن، آگاهی زن نسبت به حقوق خود و در نتیجه، تغییر رفتار و عدم اطاعت از همسر و امکان درگیری خانواده با مسایل کاری زن، ممکن است با ارتقای شغلی آن ها موافقت نکنند. علاوه براین، والدین در خانواده به نوعی در برنامه های توانمندسازی خود، بین فرزندان پسر و دختر تبعیض قایل می شوند. آنها برای پسران نقش های فعالی برای حضور در جامعه تعیین می کنند، ولیکن، ترجیح می دهند که فعالیت های دختران محدود به محیط خانه شود که منجر به کاهش اعتماد به نفس دختران می شود. تبعیض سازمانی مثل حقوق و دستمزد نابرابر، دسترسی نابرابر به منابع سازمانی، مشارکت نابرابر در تصمیم گیری ها، دسترسی محدود به شبکه های ارتباطی و فرصت نابرابر برای ارتقای شغلی از عوامل سازمانی محدودکننده زنان برای مشاغل مدیریت ارشد سازمان است. در نهایت، باورهای ذهنی و کلیشه های سنتی جنسیتی غلط در جامعه مثل «زن موجود ضعیفی است.»، «زن نباید تهاجمی رفتار کند»، «جای زن در خانه است.»، «زن احساساتی است و نمی توان روی قضاوت او حساب کرد.»، «زن نباید به مرد دستور دهد»، «مرد نباید از زن دستور بگیرد» و «مدیریت امور سازمان را نمی توان به زن سپرد.»، موجب کاهش حضور زنان در مشاغل مدیریتی می شود. [4] حضور مدیران زن و مرد در تیم مدیریت سازمان موجب ارتقای عملکرد و بهره وری سازمان می شود. بنابراین، مداخلاتی باید در سطوح مختلف بکار گرفته شود. در سطح خانواده باید تبعیض بین پسر و دختر کاهش یابد و دختران طوری تربیت شوند تا اعتماد به نفس، پشتکار، عزم راسخ و سخت کوشی را تجربه کنند. اعضای خانواده نظیر همسر، فرزند و والدین باید از مدیران زن حمایت کنند و وظایف ایشان در محیط خانه را کم کنند تا وظایف پست‎های رهبری ارشد سازمان را انجام دهند. مدیران ارشد باید فرصت های بیشتری برای توانمندسازی کارکنان و مدیران زن فراهم کنند. افزایش تعداد زنان در هیات مدیره سازمان های بهداشتی و درمانی، آموزش و ارتقای دانش و مهارت های مدیریت و رهبری آن ها، تعیین مربیانی برای آموزش و مشاوره مدیران زن، تعیین معیارهای علمی و عینی ارتقای شغلی مستقل از جنسیت و ایجاد فرصت های ارتقای شغلی برابر برای زنان ضروری است. برابری جنسیتی باید در مدارس و دانشگاه ها آموزش داده شود تا نگرش عموم مردم در این زمینه تغییر یابد. ریشه کنی تبعیض جنسیتی از نظام سلامت نیازمند تعهد و تلاش سیاستگذاران و مدیران ارشد حکومت و دولت است. سیاستگذاران نظام سلامت با توجه به حضور زیاد کارکنان زن در سازمان های بهداشتی درمانی، باید سهمیه ای برای مدیران زن این سازمان ها تعیین کنند و سیاست ها، استراتژی ها و برنامه هایی برای افزایش برابری جنسیتی، جلوگیری از تبعیض علیه زنان و افزایش حضور آنها در سطوح ارشد سازمان ها تدوین و اجرا کنند.

    کلیدواژگان: مدیران زن، سازمان های بهداشتی و درمانی، موانع ارتقای
  • هاجر عباسی، بهلول رحیمی*، محمد جبرائیلی، آی ناز نورانی صفحات 11-29
    مقدمه

    پرونده الکترونیک سلامت از فناوری های بنیادین در نظام سلامت هر کشور محسوب می شود. این فناوری داده هایی را فراهم می کند که در سطح فردی (بیمار) مبنایی برای ارایه خدمات سلامت و در سطح سازمانی و فراسازمانی مبنایی برای تصمیم گیری های کلان، سیاست گذاری و مدیریت خدمات سلامت محسوب می شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی میزان دستیابی سامانه پرونده الکترونیک سلامت (سپاس) در ایران به اهداف پیش بینی شده وزارت بهداشت و بررسی محیط کاری کنونی این پرونده از دیدگاه کاربران نهایی است.

    روش ها

    مطالعه حاضر از نوع مقطعی بود که در سال 1400 انجام شد. شرکت کنندگان شامل 70 نفر از کاربران سپاس در 28 بیمارستان استان آذربایجان غربی بودند. داده ها با پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و با کمک آمار توصیفی و تحلیلی بررسی شد.

    یافته ها

    براساس یافته های پژوهش، از نظر کاربران اهداف پیش بینی شده وزارت بهداشت در حیطه رضایت مندی (4/1 ± 3/3) بیشتر از سایر حیطه ها حاصل شده است. همچنین، این سامانه در دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده در حیطه مدیریت اطلاعات (2/1 ± 6/2) به اندازه سایر موارد موفق نبوده است.  از سوی دیگر، از نظر شرایط فعلی محیط کاری سپاس، حیطه اقتصادی (3/1 ± 6/3) بالاترین امتیاز را از کاربران سپاس دریافت کرده است.

    نتیجه گیری

    سپاس از لحاظ دستیابی به اهداف پیش بینی شده در حیطه های مورد بررسی در سطح متوسط قرار دارد. برنامه ریزی و سیاست گذاری برای ارتقاء سپاس بر اساس شرایط فعلی محیط کاری باید در اولویت توسعه دهندگان این سامانه و وزارت بهداشت قرار گیرد.

    کلیدواژگان: پرونده الکترونیک سلامت، سامانه اطلاعات بیمارستانی، نظام سلامت، فناوری اطلاعات سلامت، سپاس
  • پروانه رنجبر، محمدرضا هاشمیان، فاطمه قصابی، فیروزه زارع فراشبندی* صفحات 30-50
    مقدمه

    افراد مختلف گاهی از جستجو یا استفاده از اطلاعات سلامت اجتناب می کنند. مطالعه حاضر با هدف تعیین دلایل و عوامل اجتناب از اطلاعات سلامت در دریافتکنندگان و ارایه کنندگان خدمات سلامت انجام شده است.

    روش ها

    در این مرور دامنه ای پایگاه های اطلاعاتی کاکرین، اسکاپوس، وب آو ساینس، پابمد، ام بیس و لیستا  جستجو شد. در مجموع تعداد 1901 مطالعه بازیابی شد که پس از حذف موارد تکراری و غربالگری، در نهایت 30 مطالعه برای ورود به مرور انتخاب شد. داده های استخراج شده بر اساس اهداف مرور دسته بندی و به صورت روایتی و در قالب جدول گزارش گردید. 

    یافته ها

    دلایل اجتناب از اطلاعات سلامت در دریافت کنندگان خدمات سلامت شامل دلایل مرتبط با اطلاعات، دلایل مرتبط با نظام سلامت، و دلایل روان شناختی بودند. عوامل اجتناب از اطلاعات سلامت در دریافت کنندگان خدمات سلامت نیز عبارت بودند از: عوامل روان شناختی، عوامل جمعیت شناختی، عوامل مرتبط با نظام سلامت و عوامل مرتبط با اطلاعات. همچنین، دلایل اجتناب از اطلاعات سلامت در ارایه کنندگان خدمات سلامت، دلایل مرتبط با اطلاعات و دلایل مرتبط با نظام سلامت بودند. عوامل اجتناب از اطلاعات سلامت در ارایهکنندگان خدمات سلامت نیز شامل عوامل مرتبط با اطلاعات، عوامل مرتبط با نظام سلامت و عوامل روان شناختی بودند.

    نتیجه گیری

    در این پژوهش، دلایل و عوامل اجتناب از اطلاعات سلامت در بین دریافت کنندگان خدمات سلامت و ارایه دهندگان این خدمات دسته بندی شد. شناخت این دلایل و عوامل می تواند سازوکاری در اختیار سیاست گذاران سلامت و کتابداران و اطلاع رسانان پزشکی قرار دهد تا خدمات اطلاع رسانی سلامت را برای اجتناب کنندگان اطلاعات سلامت به گونه ای مناسب طراحی و برنامه ریزی کنند و موجب بهبود روند اطلاع رسانی سلامت شوند.

    کلیدواژگان: اطلاعات سلامت، اطلاعات پزشکی، نادیده گرفتن اطلاعات، اجتناب از اطلاعات، رد اطلاعات، انکار اطلاعات
  • ساره صمدی*، تورج هراتی خلیل آباد صفحات 51-66
    مقدمه

    با توجه به نقش بیمارستان ها در افزایش سطح سلامت جامعه ارزیابی، سنجش و بهبود عملکرد آنها اهمیت ویژه ای دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر همه گیری کووید-19 بر وضعیت اقتصادی و عملکرد بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران است.

    روش ها

    مطالعه حاضر، کاربردی است که به روش توصیفی-تحلیلی در سه بیمارستان غیرتخصصی و با اطلاعات دو مقطع زمانی 1398 و 1400 انجام گردید. اطلاعات مربوط به شش شاخص عملکردی و شش شاخص مالی با مراجعه به واحدهای مدارک پزشکی و مالی بیمارستان ها جمع آوری و از آزمون ناپارامتری ویلکاکسون و نرم افزار اس.پی.اس.اس برای تحلیل داده استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بعد از همه گیری کووید-19، میانگین شاخص های درصد اشغال تخت 12 درصد کاهش و میانگین مدت اقامت و چرخش تخت به ترتیب 12 و 10 درصد افزایش داشته است؛ این تغییرات از نظر آماری معنادار بود (0/05>p-value). همچنین، شاخص های مالی درآمدهای اختصاصی آزمایشگاه و تصویربرداری و هزینه بیمارستان ها به ترتیب با 26، 17 و 27 درصد، افزایش معناداری داشتند(0/05>p-value).

    نتیجه گیری

    با توجه به تاثیر معنادار همه گیری کووید-19 بر عملکرد مالی و اقتصادی بیمارستان ها و امکان همه گیری مجدد سایر بیماری های واگیر، به نظر می رسد حمایت ویژه از بیمارستان ها در این خصوص ضروری است.

    کلیدواژگان: شاخص های عملکردی، درآمد، هزینه، بیمارستان، کووید-19
  • علی محمد مصدق راد، محمدحسین رنجبر همقاوندی، علیرضا محسنیان، سپهر متانت، ساناز بردبار* صفحات 67-89
    مقدمه

    پزشکی خانواده، برنامه ای مبتنی بر جامعه برای ارایه خدمات سلامت است که در آن گروه پزشکی آموزش دیده، خدمات اولیه بهداشتی و درمانی را به صورت جامع، هماهنگ، مستمر و فرد محور با هدف تامین، حفظ و ارتقای سلامت مردم ارایه می کند. برنامه پزشکی خانواده شهری در ایران از سال 1391 اجرا شد. تعارض منافع یکی از چالش های مهم در اجرای برنامه پزشکی خانواده در ایران است. هدف از این پژوهش، شناسایی انواع و مصادیق تعارض منافع در برنامه پزشکی خانواده و ارایه راهکارهای مدیریت و کنترل آن است.

    روش ها

    این مطالعه با روش مرور حیطه ای انجام شد. مطالعات منتشر شده در پایگاه داده های انگلیسی پابمد، اسکاپوس، وب آو ساینس و پایگاه های فارسی نورمگز، مگ ایران، پایگاه استنادی جهان اسلام و موتور جستجوی گوگل اسکولار در زمینه تعارض منافع در برنامه پزشکی خانواده در بازه زمانی ژانویه 1980 تا جولای 2022 جستجو و بررسی شدند. در نهایت، 31 مقاله مرتبط انتخاب و با روش تحلیل چارچوبی بررسی شدند.

    یافته ها

    تعداد 18 مصداق تعارض منافع در برنامه پزشکی خانواده شناسایی شد که به دو دسته کلی تعارض منافع مستقیم و تعارض منافع غیر مستقیم تقسیم شدند. دریافت پول، هدیه، نمونه کالا و گرنت از شرکت های دارویی و تجهیزات پزشکی بیشترین تکرار را در مطالعات داشتند. تعداد 28 راهکار برای مدیریت تعارض منافع در برنامه پزشکی خانواده شناسایی شد که در چهار سطح بنیادی (دولت و وزارت بهداشت)، کلان (دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی، سازمان بیمه سلامت و شرکت های تجهیزاتی و دارویی)، میانی(سازمان های بهداشتی و درمانی) و خرد(ارایه دهنده و دریافت کننده خدمت سلامت) دسته بندی شدند. وضع قوانین و مقررات، استفاده از روش پرداخت مبتنی بر عملکرد، افزایش نظارت و کنترل بر عملکرد پزشکان خانواده، شفاف سازی روابط مالی پزشکان خانواده با صنایع، بکارگیری نظام آموزشی مبتنی بر شواهد و توسعه دانش و مهارت های پزشکان خانواده از جمله راهکارهای اشاره شده در مطالعات بود.

    نتیجه گیری

    تعارض منافع، چالشی جدی در حوزه مراقبت های بهداشتی اولیه و برنامه پزشکی خانواده است که می تواند به فساد منجر شود. اقدامات مدیریت تعارض منافع برنامه پزشکی خانواده برای تاثیرگذاری باید در سطوح فردی، سازمانی و کشوری اجرا شوند و باید نظامی ایجاد شود تا هزینه تعارض منافع برای افراد زیاد گردد.

    کلیدواژگان: نظام مراقبت های بهداشتی اولیه، پزشکی خانواده، تعارض منافع
  • سیروس پناهی، فاطمه فهیمی، علی اصغر اصغر نژاد فرید، معصومه انصاری* صفحات 90-109
    مقدمه

    کتابخانه ها به عنوان نهادهایی فرهنگی-اجتماعی معرفی می شوند که قابلیت تاثیرگذاری بر گروه های مختلف جامعه را دارند. گروه های آسیب پذیر جامعه از جمله معتادان به مواد مخدر در معرض بیماری های متعددی از جمله اختلالات روانی هستند. در کنار درمان های دارویی، مداخلات روان شناختی مانند کتاب درمانی (استفاده از کتابخانه و کتابخوانی) نقش موثری در بهبود سلامت روان آنها دارد. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر استفاده از کتابخانه در ارتقای سلامت روان در افراد بی خانمان رهایی یافته از اعتیاد انجام شده است.

    روش ها

    این پژوهش مقطعی به روش پیمایشی در سال 1399 در مراکز طلوع شهر تهران به انجام رسید. جامعه پژوهش شامل 67 نفر از افراد بهبود یافته از اعتیاد و ساکن در مراکز طلوع بود. گردآوری داده ها باکمک پرسش نامه خود اظهاری انجام شد. روایی و پایایی پرسش نامه تایید شد و آلفای کرونباخ 0/89 به دست آمد.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد که کتابخانه های کمپ بیش از رفاه عاطفی مراجعان، بر سلامت روانی تاثیرگذار است. تاثیر استفاده از کتابخانه طلوع بر رفاه روانی کمتر از حد متوسط، بر رفاه عاطفی و رفاه اجتماعی بین کم و متوسط بود. اکثر شرکت کنندگان از برگزاری کارگاه های آموزشی و خدمات ارایه شده توسط کتابخانه کمپ راضی بودند، اما از «منابع اطلاعاتی» و «فضای کتابخانه» رضایت نداشتند. اثربخشی خدمات کتابخانه بر سلامت روان مراجعان « متوسط رو به پایین» بود.

    نتیجه گیری

    ضروری است نقش و جایگاه کتابخانه ها در ارتقای سلامت روان افراد آسیب پذیر به ویژه معتادان از طریق ارتقای خدمات اطلاع رسانی و جذب کارکنان کارآمد کتابخانه ها و اطلاعات پزشکی گسترش یابد.

    کلیدواژگان: کتابخانه ها، کتاب درمانی، سلامت روان، افراد بی خانمان، اعتیاد، تهران
  • اثیر خضیر حمد*، عبیر محسن جبار، علی عبدالحسین فدهیل، نذیره حسین الوان، موید عزیز عبدالقادر، محمود حسن شحاته العبیدی، مزین نجم صفحات 110-125
    مقدمه

    درسال های اخیر، استفاده از سلامت روان الکترونیک به دلیل راحتی و سهولت دسترسی برای افراد جویای کمک در زمینه سلامت روان، به طور چشمگیری گسترش یافته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نگرش و میزان استفاده ارایه-دهندگان مراقبت سلامت از مداخلات الکترونیک سلامت روان (Electronic Mental Health Interventions (EMHIs)) در درمان اختلال افسردگی شدید (Major Depressive Disorder (MDD)) بود.

    روش ها

    این مطالعه توصیفی در سال 2022 در بغداد انجام شد. جامعه پژوهش شامل پزشکان خانواده، متخصصان روانشناس  و مراقبین سلامت شاغل در مراکز درمانی بود. این مراکز با روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای شامل دو بخش بود؛ در بخش اول اطلاعات جمعیت شناختی و در بخش دوم میزان آگاهی، استفاده و چالش‏های اتخاذ مداخلات الکترونیک سنجیده شد. پایایی پرسشنامه با اجرای آن بر گروهی 10 نفره از کارشناسان ارشد روانشناسی ارزیابی شد. اطمینان از روایی محتوایی پرسشنامه نیز با گروهی متشکل از دو پزشک عمومی و پنج روانشناس حاصل گردید. برای تحلیل داده ها از روش اسپیرمن، تاو-کندال و مربع کای استفاده شد.

    یافته ها

    384 نفر در پژوهش شرکت کردند. از این میان، تنها 10 درصد از شرکت کنندگان در زمینه EMHIs آموزش دیده و سایرین هرگز از آن استفاده نکرده بودند. بیشتر شرکت کنندگان این راهبرد ها را در حوزه های آموزش روان شناختی (26/18درصد) و همتایاری با تابلوهای بحث آنلاین (18/70 درصد) به کار می گرفتند.

    نتیجه گیری

    به طور کلی، ارایه دهندگان مراقبت درک و استفاده محدودی از EMHIs داشتند. بنابراین، توسعه برنامه درسی بالینی در سلامت روان الکترونیک و آموزش مداوم برای متخصصان مراقبت های سلامت از جمله پزشکان عمومی ضروری به نظر می رسد.

    کلیدواژگان: اختلال افسردگی شدید، مداخلات الکترونیک سلامت روان، افسردگی، پرسشنامه، آگاهی
  • علی عبدالحسین فدهیل*، اثیرخضیر حمد، صادق صاحب صادق، مویدعزیز عبدالقادر، زهرا حسن، علی عبدالرزاق، صدی غالب الموسوی صفحات 126-151
    مقدمه

    امروزه نظام های سلامت نه تنها مسیول ارتقای سلامت مردم هستند، بلکه موظف به حفاظت از آنها دربرابر هزینه های مالی بیماری می باشند. پرداخت های غیررسمی پدیده ای است که نظام سلامت بسیاری از کشورها با آن روبه رو هستند و این پدیده به عنوان تهدیدی برای اعتبار حرفه پزشکی تلقی می شود. در نقاط گوناگون جهان، دلایل این پرداخت ها معمولا بسیار متفاوت است. هدف این مطالعه شناسایی علل پرداخت های غیررسمی در بیمارستان های شهر اربیل در کشور عراق در سال 2021 است.

    روش ها

    این مطالعه از نوع کاربردی و به روش کیفی است که با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده است. مصاحبه های هدفمند با نمونه ای متشکل از 60 بیمار، پزشک و سیاست گذار در اربیل عراق انجام شد. افراد مصاحبه شونده فرم رضایت را تکمیل نمودند و مطالعه با تایید شورای اخلاق پزشکی دانشگاه پزشکی هاولر انجام شد. در این مطالعه، از شرکت کنندگان درباره انگیزه های پرداخت غیررسمی سوال شد و داده ها با استفاده از تحلیل محتوا ارزیابی شد.

    یافته ها

    از دیدگاه بیماران، دلایل قانونی، فرهنگی، و مرتبط با کیفیت، در پرداخت های غیررسمی نقش دارند؛ از دیدگاه پزشکان و سیاست گذاران، علل دریافت پرداخت های غیررسمی ارایه دهندگان خدمات سلامت شامل جنبه های ساختاری، اخلاقی و مربوط به تعرفه و مواردی است که تخصص و شایستگی ارایه دهندگان را نشان می دهد.

    نتیجه گیری

    درک دلایل پرداخت های غیررسمی در رسیدگی به آن و درنهایت ریشه کن کردن آن بسیار مهم است. یافته های این پژوهش، علل پرداخت های غیررسمی در نظام سلامت عراق را شناسایی کرده است. درک جامع نیازها و انگیزه های ارایه دهندگان و دریافت کنندگان مراقبت های سلامت بر مهار پرداخت های غیررسمی موثر است. سیاست گذارانی که درک کاملی از پیامدهای مرتبط با این پرداخت ها دارند می توانند تصمیمات آگاهانه تری بگیرند و از رویکرد سیاسی موردتوافق جمعی اطمینان حاصل کنند. افزایش حقوق ارایه دهندگان خدمات درمانی براساس عملکرد و مهارت آنها، در کنار پیاده سازی سیستم های پرداخت مبتنی بر عملکرد می تواند در کاهش این پدیده در عراق موثر باشد؛ علاوه براین ترویج آموزش اخلاق حرفه ای، اعتماد و درک متقابل را در بین افراد تقویت می کند و درعین حال تاثیرات منفی رشوه را نیز برجسته می نماید.

    کلیدواژگان: پرداخت های غیررسمی، بیمارستان، عراق، اخلاق پزشکی
  • فایزه سنبلی، فرهاد نصرتی نژاد، مهدی باسخا* صفحات 152-168
    مقدمه

    عدالت سلامت مفهومی پیچیده و چندبعدی است که به توزیع عادلانه منابع و فرصتهای سلامت اشاره می کند. در کشورهای درحال  توسعه، که منابع محدود هستند، تضمین عدالت در سلامت، چالش بزرگی محسوب می شود. این مطالعه با هدف بررسی میزان توجه به عدالت سلامت در برنامه های توسعه ایران انجام شده است.

    روش ها

    متن کامل برنامه های توسعه اول تا ششم ایران با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای هدایت شده به صورت کیفی تحلیل شد. ابعاد عدالت سلامت (در دسترس بودن، بسندگی، دسترسی، تناسب و مقرون به صرفه بودن) مشخص  و فراوانی هریک از ابعاد با استفاده از جدول متقاطع در نرم افزار SPSS محاسبه گردید. اعتبار مطالعه ازطریق نظرات متخصصان و توافق بین ارزیابان با استفاده از ضریب کاپا کوهن ارزیابی شد.

    یافته ها

    درصدهای به دست آمده از ابعاد گوناگون عدالت در سلامت در برنامه های توسعه شامل دسترسی 17/7درصد، کفایت 12/4 درصد ، تناسب 7/7 درصد، مقرون به صرفه بودن 4/3درصد، و در دسترس بودن 1/9 درصد بود.

    نتیجه گیری

    با توجه به پیچیدگی و چندبعدی بودن مفهوم عدالت در سلامت، فقط توسعه متوازن این ابعاد می تواند به تحقق عدالت در این حوزه منتج گردد. این موضوع باید در برنامه های توسعه با دقت بیشتری مورد توجه قرارگیرد و اهداف این برنامه ها با توجه به این ضرورت تدوین و به اجرا درآید.

    کلیدواژگان: برابری در سلامت، عدالت در سلامت، برنامه توسعه، سیاست، ایران
|
  • Sara Taheri*, Ali Mohammad Mosadeghrad Pages 9-10

    This article has no abstract.

    Keywords: female managers, promotion barriers, healthcare organizations
  • Hajar Abbasi, Bahlol Rahimi*, Mohammad Jebraeily, Aynaz Nourani Pages 11-29
    Introduction

    Electronic health record is one of the fundamental technologies in the health system of any country. This technology provides data that is the basis for providing health services at the patient level, and at the organizational and extra-organizational levels, it is considered the basis for macro-decisions, policy-making, and management of health services. The present study aimed to investigate the extent to which the Iranian electronic health record (SEPAS) has achieved the expected goals of health care and to examine the current working environment of this system from the end user’s perspective.

    Methods

    The current study was a cross-sectional study that was conducted in 1400. The participants included 70 SEPAS users in 28 hospitals in West Azerbaijan province. The data was collected using a self-structured questionnaire. The collected data were analyzed with the help of descriptive and analytical statistics.

    Results

    according to the users, the expected goals of the Ministry of Health have been achieved in the area of satisfaction (3.3 ± 1.4) more than in other areas. Also, this system has not been as successful as other cases in achieving the predetermined goals in the field of information management (2.6 ± 1.2). On the other hand, in terms of the current working environment of SEPAS, the economic area (3.6 ± 1.3) received highest score from SEPAS users.

    Conclusion

    Planning and policy-making for the improvement of Spas based on the current conditions of the working environment should be prioritized by the developers of this system and the Ministry of Health.

    Keywords: Electronic Health Record, Hospital Information System, Health System, Health Information Technology, SEPAS
  • Parvaneh Ranjbar, Mohammadreza Hashemian, Fatemeh Ghassabi, Firoozeh Zare- Farashbandi* Pages 30-50
    Introduction

    People sometimes avoid searching for or using health information. This study aimed to determine the reasons and factors for avoiding health information in health service recipients and health service providers.

    Methods

    In this scoping review, Cochrane, Scopus, Web of Science, PubMed, EMbase and LISTA databases were searched. A total of 1901 studies were retrieved, and after removing duplicates and screening, finally 30 studies were entered into the review. The extracted data were categorized based on the objectives of the review and reported in a narrative form in tables.

    Results

    The reasons for avoiding health information among health service recipients included reasons related to information, reasons related to the health system, and psychological reasons. The factors for avoiding health information among them were psychological factors, demographic factors, factors related to the health system, and factors related to information. Also, the reasons for avoiding health information among health service providers were information-related reasons and health system-related reasons. The factors for avoiding health information in them also included factors related to information, factors related to the health system, and psychological factors.

    Conclusion

    In this research, the reasons and factors for avoiding health information were categorized among the health services recipients and the providers of these services. Knowing these reasons and factors can provide a solution for health policymakers and medical librarians to design and plan health information services for health information avoiders suitably and improve the health information process.

    Keywords: Health Information, Medical Information, Information Avoidance, Information Rejection, Information Ignorance, Information Denial
  • Sareh Samadi*, Touraj Harati Khalilabad Pages 51-66
    Introduction

    Considering the role of hospitals in increasing the health level of society, it is very important to evaluate, measure and improve their performance. The aim of this study was to investigate the impact of the COVID-19 epidemic on the economic status and performance of hospitals affiliated to Iran University of Medical Sciences.

    Methods

    The present applied study is a descriptive-analytical study that was conducted on three non-specialized hospitals using data from two periods of time, 2019 and 2020. Raw data related to six financial indicators and six performance indicators were collected by referring to the financial and medical records units of the hospitals. The non-parametric Wilcoxon test and the paired-samples t-test were used in SPSS software for data analysis.

    Results

    The results showed that after the covid-19 epidemic, the average indicators of bed occupancy rate decreased by 12% and the average length of stay and bed turnover increased by 12% and 10%, respectively; these changes were statistically significant (p-value<0.05). Furthermore, the financial indicators of dedicated laboratory revenues, dedicated imaging revenues, and hospital expenses increased significantly by 26, 17 and 27%, respectively (p-value<0.05).

    Conclusion

    Considering the significant impact of the COVID-19 epidemic on the financial and economic performance of hospitals and the possibility of other epidemic-prone emerging infectious diseases, it seems that special support for hospitals is necessary in this regard.

    Keywords: Performance Indicators, Income, Cost, Hospital, Covid-19
  • Ali Mohammad Mosadeghrad, MohammadHossein Ranjbar Hamghavandi, Alireza Mohsenian, Sepehr Metanat, Sanaz Bordbar* Pages 67-89
    Introduction

    Family medicine is a program in which the family physician and his team members are responsible for providing comprehensive, coordinated, continuous, and individual and family-based health services to promote, restore, or maintain health in a community. Iran's urban family medicine program was initiated in 2011 and conflict of interest (COI) is a challenge to its effective implementation. This research aimed to identify the types and examples of COI in family medicine programs and to present solutions to control it.

    Methods

    This study was carried out using the scoping review method. All articles and documents published in six databases (i.e., Pubmed, Web of Science, Scopus, SID, Magiran, and Noormags) and Google Scholar search engine in the field of COI in family medicine program between January 1980 and July 2022 were searched. Finally, 31 related documents were selected and analyzed using the framework analysis method.

    Results

    Overall, 18 examples of COI were identified in the family medicine program, which were divided into two categories: direct and indirect COI. Receiving money, gifts, samples, and grants from pharmaceutical and medical equipment companies has been cited more in the literature. Furthermore, 28 solutions for managing conflict of interests were identified and categorized into four levels: Meta (government and the Ministry of Health), macro (medical universities, health insurance companies and pharmaceutical and medical equipment companies), meso (health organizations) and micro (health services provider and receiver). Developing rules and regulations, using performance-based payment methods, monitoring and controlling the performance of family doctors, clarifying the financial relations of family doctors with industries, using an evidence-based educational system, and enhancing family doctors’ knowledge and skills were cited in the literature.

    Conclusion

    Conflict of interest is a serious challenge in primary health care and family medicine program which may lead to corruption. Conflict of interest strategies should be implemented at the individual, organizational, and national levels to be effective. A system must be created to increase the cost of COI to individuals.

    Keywords: primary health care system, family medicine, conflict of interest
  • Sirous Panahi, Fatemeh Fahimi, Aliasghar Asgharnezad Farid, Masoumeh Ansari* Pages 90-109
    Introduction

    Libraries are socio-cultural institutions that influence different groups of society. Vulnerable groups, such as drug addicts, are exposed to various diseases such as mental disorders. Along with drug treatments, psychological interventions such as book therapy (library use) play an effective role in improving their mental health. This research was conducted to determine the effect of library use on mental health improvement in homeless people who have recovered from addiction.

    Methods

    This is a cross-sectional study conducted in the Tolo centers of Tehran in 2019. The research population was 67 people who recovered from addiction and were living in Tolo centers. Data collection was performed with a self-report questionnaire. The validity and reliability of the questionnaire were confirmed and Cronbach's alpha was 0.89.

    Results

    The results of the present study revealed that the libraries of Tolo centers affect the mental health of the clients more than the emotional well-being of the clients. The effect of using Tolo library on "psychological well-being" was less than "moderate", and its effect on "emotional well-being" and "social well-being" was between "low and medium". Most of the participants were satisfied with the educational workshops and services provided by the library, but they were not satisfied with the "information resources" and "library space". The effectiveness of library services in the mental health of the clients was "moderate to low".

    Conclusion

    It is necessary to expand the role and position of libraries in improving the mental health of vulnerable people, especially drug addicts, through the promotion of information services and the recruitment of qualified employees in libraries.

    Keywords: Libraries, Book Therapy, Mental Health, Homeless People, Addiction, Tehran
  • Atheer Khdyair Hamad*, Abeer Mhussan Jabbar, Ali Abdulhussain Fadhil, Nathera Hussin Alwan Alwan, Moayad Aziz Abdulqadir, Mahmood Hasen Shuhata Alubiady, Mazin A. A. Najm Pages 110-125
    Introduction

    The popularity of electronic mental health has grown significantly in recent years owing to its ease of use and availability to individuals seeking mental health assistance. The present research was aimed at examining the healthcare providers’ perception and usage rate of Electronic Mental Health Interventions (EMHIs) in the treatment of major depressive disorder (MDD).

    Methods

    This descriptive study was conducted in Baghdad in 2022. Family physicians, psychologists, and health care workers employed by health centers constituted the research population. These centers were chosen by regular random sampling. A two-part questionnaire served as the data collection technique. The questionnaire's first section asked about demographics, while its second section asked about awareness, usage and challenges of electronic interventions. The reliability of the questionnaire was evaluated by administering it to a group of ten senior psychologists.. The content validity of the questionnaire was ensured through the review process conducted by a team comprising two general physicians and five psychologists. Spearman's rank, Kendall's tau, and chi-square were used to analyze the data.

    Results

    384 individuals participated in this study. Only 10% of the participants had been trained in EMHIs, and the rest had never used it. The majority of the participants employed these strategies in the areas of psychological training (26.18%) and peer assistance via online discussion boards (18.70%).

    Conclusion

    Overall, healthcare providers had a limited understanding and utilization of EMHIs. Thus, the development of a clinical curriculum in e-mental health and continuous training for healthcare professionals, including general practitioners, are essential.

    Keywords: Major depressive disorder, Electronic mental health interventions, Depression, Questionnaire, Perception
  • Ali Abdulhussain Fadhil*, Atheer Khdyair Hamad, Sadeq Sahib Sadeq, Moayad Aziz Abdulqadir, Zahraa F. Hassan, Ali Abdul Razaq, Sada Ghalib Al- Musawi Pages 126-151
    Introduction

    The responsibility of health systems has evolved to encompass not only the improvement of individuals' health but also the protection of their financial well-being against the costs of illness. However, many healthcare systems worldwide have experienced the issue of informal payments, which is considered a significant challenge to the credibility of medical professionals. The reasons for these payments vary across different regions. To tackle this issue, the current research was carried out in 2021 to examine the factors contributing to unofficial payments within healthcare facilities situated in Erbil, Iraq.

    Methods

    The present study utilized a qualitative, applied research approach, employing semi-structured interviews as the primary data collection method. The sample consisted of 60 patients, doctors, and policymakers from Erbil, Iraq, who were selected based on targeted criteria. Informed consent was obtained from all participants, and the study was conducted with the approval of the Medical Ethics Council of Hawler Medical University. During the interviews, participants were asked about their reasons for engaging in informal payments, and the collected data were analyzed using content analysis techniques.

    Results

    Patients' perspectives on informal payments suggest that legal, cultural, and quality-related factors are influential in their decision to make such payments. On the other hand, doctors and policymakers revealed several reasons for receiving informal payments from healthcare providers, including structural, ethical, and tariff-related issues, as well as those that demonstrate the provider's expertise and competence.

    Conclusion

    Understanding the reasons behind informal payments is crucial in addressing and ultimately eradicating them. This research has discovered the reasons behind unofficial payments in Iraq's healthcare system. An extensive grasp of the requirements and driving forces behind healthcare providers and recipients can efficiently identify and eradicate this practice. Policymakers who possess a thorough comprehension of the consequences associated with these payments can make more informed decisions, ensuring a collectively agreed-upon policy approach. Enhancing the wages of healthcare professionals in Iraq, taking into account their performance and expertise, and introducing payment systems that are tied to performance can play a crucial role in mitigating this issue. Additionally, promoting professional ethics training fosters trust and mutual understanding among individuals while highlighting the negative impacts of bribery.

    Keywords: Informal Payments, Hospitals, Iraq, Medical Ethics
  • Faezeh Sonboli, Farhad Nosratinezhad, Mehdi Basakha* Pages 152-168
    Introduction

    Health equity is a complex and multidimensional concept that refers to the fair distribution of health resources and opportunities. In developing countries, where resources are limited, ensuring health equity is a major challenge. This study aimed to evaluate the level of attention given to health equity in the development plans of Iran.

    Methods

    The full text of Iran's first to sixth development plans was qualitatively analyzed using a directed content analysis approach. The dimensions of health equity (availability, accessibility, adequacy, affordability, and appropriateness) were identified, and the frequency of each dimension was calculated using a cross-tabulation in SPSS software. The validity of the study was ensured through expert opinions and the agreement between evaluators using Cohen's kappa coefficient.

    Results

    The results showed that the most attention was given to the dimension of accessibility (17.7%), followed by adequacy (12.4%), appropriateness (7.7%), affordability (4.3%), and availability (1.9 %).

    Conclusion

    Given the intricate and multifaceted nature of health equity, achieving equity in this domain necessitates a comprehensive and well-rounded approach. It is imperative to delve deeper into this matter within the framework of development programs, with program objectives and implementations aligned accordingly.

    Keywords: equality in health, equity in health, development plans, policy, Iran